چند یادداشت نه چندان کوتاه
1.تا حالا به ری اکشن های خودتون تو موقعیت های حساس فکر کردید؟؟، خب من اگه از آخرین دستاوردم بگم این بود : درحالی که خاستگارا دیرکردن و من داشتم از استرس به هلاکت میرسیدم و لباسی تنم بود که پاییزه بود نه بهاره ی نزدیک به تابستون در نتیجه همینطور عرق میریختم تو اتاقی که هیچ خنک کننده ای جز پنجره ها نبود ، در همین حین از شدت استرس خوابم گرفت و چون کسی تو اتاق نبود بگه ترخدا نخواب یه آهنگ بسیار دیشدانداران دان گذاشتم و شروع کردم ب راه رفتن ، و حالا که هر وقت از بین اهنگای گوشیم میرسم به این موزیک دیشدانداران دان فقط دلم میخواد لگاز خنده بمیرم !!چطور تو اون موقعیت ادم این عکس العمارو از خودش به نمایش میزاره ؟صدالبته که مشاهدات حآکی از آن است که عکس العمل بنده دراغلب مواقع از جمله عصبانیت ، استرس، ناراحتی، گریه، و چند چیز دیگر خواب اسو ت خواااااب !! و این اتفاق بزرگ رو به خودم و بدنم تبریک میگم. شما ری اکشن هاتون چطوریه؟ :)))
2. روزای خاصیه - قرار ها ، اتفاق ها ، مسیر ها و گذر های خاص تر
3. فقط معجزه ی خداست وقتی که مپ گوشی کار نمیکنه و مسیر رو نمیدونی و بندازی تو خروجی خلیج فارس و مث نصب این برنامه ها که میزنن بعدی بعدی بعدی ، همینطور بری مستقیم و ببینی سر از مقصد موردنظر در آوردی :))) !
4. لحظاتیه که نیت میکنی بری یه بستنی شکلاتی بزنی تو یه مکان بخصوص اما سر از سوپر مارکت در میاریو کوچه پس کوچه ها و خاطرات ....
5. همیشه از مترو بدم میومد و استفاده نمیکردم ! اما مدتیه که مجبورم استفاده کنم - بعد از ظهرا که دارم برمیگردم ، خط تجریش اینطوریه که در وا میشه و یه موج آدم ؟ میریزن تو !( این در حالتیه که مترو تا خرخره پره ) اون ته هم انگار ضریحی چیزیه که فقط فشار میدن بیان اون سمتی ! . اگر پشتت به در بود قطعا تو بهشتی اما وای به حال روزی که اونجا نبودی از چار جهت گوشت میخوره بهت و انواع درجات ِ حرارت ِ بدنی ! فقط باید داد بزنی الهی العففففو ! همین موقعاست که یکی اون وسط داره وول میخوره - خانووومای عزیییزززز خانوممم جوراب نانو دارم 10 تا 5 تمن - شاااال شالل دارم 10 تمن ، خاانومم کارتخون م دارم پول نقد نداشتیااا :|