بعد از ابر ...

در آغوشــ آسمان رازیستـــــــــــ

بایگانی

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بعد از ابر» ثبت شده است

به یک سبز ملایم مگر نمیشود دل بست ؟؟

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۵۲ ب.ظ


 بعد از بازگشت ِ دوروز ُ نیم حالا میشود به دوراهی ِ تعطیلات ِ موقت فکر کرد .  فیلم یا کتاب ؟؟

هر چند این بین:  ترجمه ,تفریح ,خواب و خوردن هم جایگاه خودشان راحفظ کردند  !!!



+ پیشنهاد های فیلم و کتاب را میپذیریم :)

+ ادرس های اینستاگرام خود را در صورت میل با ما به اشتراک بگذارید 

+ خونه خوبه خونه خوبه :)


کاش الان کمتر از یک میلیون تا دلتنگ بودیم  ,کاش بجایش یک میلیون تا کار بود برای انجام که حال دلمان را خوب میکرد ,کاش توی ماشین بودیم و شیشه ی پنجره اش را تا اخر میکشیدیم پایین و داد میزدیم آآآآآآآآآآآآآآ ,یا باد غم ها را میبرد , یا غم میاورد ...





Hope Is a Good Thing

چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۶ ب.ظ

+ وقتش نیست سکوتتونو بشکنید؟؟+


امید تنها یه واژه نیست ! یه حسه ! یه حس که با خوندن یه متن باعث شد من بعد ِ چند روز خودم بشم ! دیگه ادم ِ متفکر ِ غصه دار ِ دیشبی بین ساعت 11 تا 2 نباشم . دیگه 8 تا 10 صبح خیره نشم به لیست ِ کارای  انجام نشده م , دیگه شمعدونی ها رو به حال خودشون ول نکنم , به پاییز فکر نکنم  , با دیدن برف بغض نکنم , چاییمو بدون قند نخورم , یه اهنگ رو هی پلی نکنم ! ,با دیدن قهوه ی دیشب مونده تو قهوه جوش عاشق نشم  ,کتابای نخونده رو ته کمد قایم نکنم  , از کنار نرگسای دست بچه های ِ سر چهار راه بی تفاوت رد نشم ! بلوز کاموای ِ راه راه ِ صورتی و کرمم رو ته ِ چمدون ِ بسته م نچپونم .

امید یه حس ِ یه حس ِ ناب که من بشم ادم ِ اکتیو ِ قبلی  که کار ِ دوساعته ی خونه رو در نبود اهل خانواده توی 20 دقیقه انجام بدم , کارایی که فکرشم نمیکردم برسم انجام بدم در عرض 1 ساعت بیرون رفتن تموم کنم ! امید معجره نمیکنه ! بلکه خود ِ معجزه س  که به ادم اونقدر انرژی میده که میتونه یه کوهو جا به جا بکنه !

امید میتونه بمونه , همین جا توی ِ همین اتاق ِ آبی , بین پنجره های بزرگش . بین شاخه های درخت ِ اناآر , امید میتونه با من جابه جا شه , مثلا توی ِ جیب ِ سمت ِ چپی ِ کوله م خودشو جا بده , توی ِ راه اهن تو قطار تو خوابگاه  تو کلاس تو حیاط دانشگاه توی ِ سرم رو شونم .

امید میتونه بین خاطرات باشه  , توی ِ جرعه های قهوه ی نصفه شبی ِ پدر دختری یا بین ِ اآناآر هایی که داداش برام دون کرده ...

, امید خود ِ معجره س ...



+ کاش میشد دست دراز کنم و بگیرمش توی ِ مشتم! مثل ِ ستاره هایی که هر شب بهم چشمک میزنن:)