جانم-ی جآن
صدای وینگ و وینگ مسیج های تبریک از آنطرف خانه میآید .
اما کنار بابا لمیدن و تخمه شکاندن و خیار-ه بدون نمک گاز زدن و خندوانه دیدن-ه دوتایی را عشق است (^__^)
صدای وینگ و وینگ مسیج های تبریک از آنطرف خانه میآید .
اما کنار بابا لمیدن و تخمه شکاندن و خیار-ه بدون نمک گاز زدن و خندوانه دیدن-ه دوتایی را عشق است (^__^)
جمع شدیم دور هم تشکیل اجتماع بدیم و کنار حجم زیاد کارها و دغدغه ها و دلتنگی ها خوش باشیم تو روزای سخت .اما هر طرف سربرگردونید , میبینید نشستیم بین انبوهی از ناخوشی ها که هیچ کاری هم از پیش نمیبریم .
روزی روزگاری نه چندان دور بین کوهی از دلخوشی های زندگیم
+ شور و حال کودکی برنگردد دریغا
قیل و قال کودکی برنگردد دریغا
فیلیپ استارک طراح ِ یه ابمیوه گیری ِ عجیب و غریب درباره ی این خلق ، اعتراف میکنه : من این ابمیوه گیری رو اصلا طوری نساختم که استفاده ی خوبی داشته باشه. درسته سرش از موشک و پایه هاش از پاهای عنکبوت الهام گرفته شده اما اصلا کاربردی نیست و اون ابمیوه ی توی لیوان طبیعی نیست و اون میوه ی بالای سرش هم تزیینیه و در واقع اگر بخوایم بااین آبمیوه بگیریم میریزه اطرافش و اینکه اصلا اونطور که باید و شاید ابمیوه گیری رو انجام نمیده اما من چیزی طراحی کردم که تبدیل بشه به نماد نه یه چیز کار بردی . یه نماد از طراحی ِ حسی
در واقع فیلیپ استارک طوری رفتار کرد که یسری ها بهش بگن شارلاتانی بوده واسه خودش اما در اصل با زرنگی یه نماد خلق کرد برای دنیای دیزاین ِ حسی .یه نماد که شاید سال ها پرستیده بشه .
حکایت این کار ، حکایت یکسری از آدم هاست و رابطه هاشون که یک ماه و پنج ماه و یکسال کافی نیست برای شناختشون و به قول تئاتری ها باید چند سالی رو برای شناختشون خاک صحنه بخوریم تا بتونیم خود واقعیشونو بشناسیم ، که صد حیف ما ادمای امروزی فقط دنبال دوستی های کنسروی و قضاوت و برداشت و نتیجه گیری هستیم وخیلی زود فرضیه هامون رو تبدیل میکنیم به نتیجه گیری . من میگم این خلق شخصیت های نمادی برای رابطه های انسان کاملا برعکس ِ این داستان نشون از ضعف هستش و بسیار خطرناک . واما این رو هم بگم اسطوره سازی، داستانی جدا داره تو رابطه هامون .
رروز ها میاد و میره و بالاخره میگذرن , حال ها تغییر میکنه, خوب میشه بد و بد میشه خوب ، دنیا هم در حال چرخشه عین اون سیبی که توی زندگی ِ هممون داره میچرخه و معلوم نیست کدوم وری میاد پایین . کاش بتونیم قدر بدونیم همه ی چیز های ریز و درشتی که اطرافمونه .
لبخند های نارنجی ,دل های گنده و دریایی ,جملات و کلمات ِ ته دلی و نگاه های تودل برو ,و بودن های بی غرضی که کنارمون حس میکنیم .
و دست ها
امان از حکایت دست ها ....
+ دائما یکسال نباشد حال دوران غم مخور :)
میگه :جمعه هاست و بوی ماهی حلوا که خبر از یه ناهار الهام پسند میده ,جمعه هاست و صدای بابا که صبح ها میپیچه تو خونه! تازه اون موقع ست که تو رختخواب میفهمم جمعه ست که بابا خونه ست :)
میگم : جمعه ست و پنج شنبه ش تنها بودم و الان حتا . مرضیه رفته خونه ,مریم پیش خاله اش منتظر دیدن داداش ِ سربازش و فاطمه و شمیم و فرناز توی شهر افتاب وول میخورند لابد . نیلوفرم در به در دنبال ناشرای ِ کتاب های ِ سفارشی ِ من که شب برسونه به دستم و من مست ِ بوی ِ کاغذای تا نخورده و نو بشم , منم که نشستم رو تخت هی تیک میزنم کاری ِ در حال ِ انجامم رو , اتاقو تمیز میکنم و ظرف و لباس میشورم و هراز گاهی از پنجره بیرون رو نگاه میکنم ببینم کی رد میشه از اینجا و نکنه بینشون باشی ؟
جمعه ست و دوست نداشتم پنج شنبه تموم بشه , امام زاده و فلافل خوری ِ تنها و سیاهی ِ شب و سکوت تموم بشه.
جمعه ست اما میتونه نباشه . چون خودم همیشه میگفتم زندگی باید نداره . ولی امان از جمعه ای که نه بوی غذا باشه و نه صدای بابا و نه چشمای خسته و پف کرده ی مامان.
زندگی بایدی نداره . اما "چرا " چی ؟؟
جزوه در تخت , و من زیر پتو در سرمای ِ استخوان سوز ِ بهاری :|
Observation (مشاهده) فقط یک کلمه نیست ! بلکه یک روش زندگیه . جزوه ی پیش رو هم تنها یک جزوه ی 88 صفحه ای با فونت Large نیست که یه استاد توپ و اهل دل داره که من تا دو جلسه با خودم فکر میکردم پس کی میخواد درس رو شروع کنه ؟ (و بعدا فهمیدم ظاهرا این صحبت ها و بحثا همون درسه ! نه دیکته های ِ به ظاهر درس نما !) .
درسته ! گفتم Observation یه سبک زندگیه ! که خیلی بهتر از کلاس ِ درس اخلاق ِ.
Observation به ما یاد میده اگه سرمون تو کار خودمون باشه نه شعور و انسانیتمون میره زیر سوال و نه میمیریم . بهتر از این سبک زندگی ندیدم که هر جلسه چندین و چند بار استاد تاکید و یادآوری و تحلیل داره روش که قضاوت ممنوع . فقط مشاهده کنید و قضاوت رو بزارید کنار . و ما ها تازه بعد از این همه وقت داریم منظورشو درک میکنیم و دیگه مثل یه شعار با این کلمه برخورد نمیکنیم و میفهمیم وقتی چیزی رو دیدیم فقط recive کنیم و بدون قضاوت رهاش کنیم . اینظوری هم پوستموم خراب نمیشه هم احتمال ابتلا به سرطان کاهش پیدا میکنه و آمار ِ مرگ و میر کاهش پیدا میکنه و از طرفی امید به زندگی در کشورمون بالا میره . پس بیاید Observation رو به عنوان یک سبک زندگی بپذیریم و برای رسیدن به این اصل تلاش کنیم .