بعد از ابر ...

در آغوشــ آسمان رازیستـــــــــــ

بایگانی

وقتی از شانس حرف میزنیم از چه حرف میزنیم ؟؟

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۳۶ ب.ظ

دارم برمیگردم که فردا پروژه ی دوم رو تحویل بدم و یه امتحان هم بدم و اماده بشم برای پروژه ی حیاتی آخر، مثل همیشه قطار تاخیر داشت و تنها نبودنمو مدیون میم هستم . بازم تو اون سالنی َ م که تا به شاهرود میرسم یه کرور جمعیت از اقایون ِ مشغول در راه اهن میریزن توش و ولوله وهلهله  شروع میشه و دنبال سنگپای گمشدشون میگردن. منم که یا دارم کتاب میخونم یا سعی دارم جزوه مو بخونم که از وقتم بهینه استفاده کنم و یا میخوام بخوابم.

دقیقا بعد از تصمیم مبنی براینکه تا مقصد چه کنم ؟ هر بار بهم ثابت میشه که پرحرف تر از خانوما ؛ اقایون هستن . فقط کافیه به بار ِعلمی ِ بحثاشون توجه کنیم . البته توجه هم نمیخواد چون همونطورکه عربده میکشن خود به خود محتوای صحبت هاشون شنیده میشه . اصولا هم وقتایی که از خونه دل کندم خط خطی تر از اونیم که طاقت داد و هوارای اقایون رو که با ولوم بالا تبدیل به همهمه بشه رو داشته باشم ، اونم کِی ؟ وقتی انقد خوابم میاد و امتحانمم نخونده باشم ! ...

بله ! بالاخره دویدم دنبال رییس قطار که داش میرفت طبقه بالاو بهش گفتم  اینارو ساکتشون میکنی یا نه ؟( البته با ارامش براش توضیح دادم که قطار یه مکان عمومی هست و ادم تمرکز و ارامش باید داشته باشه و صدای دوستان و همکاراتون فوق العاده زیاد و آزار دهنده ست و ایشونم با نیشخند و چشای نیمه گرد پشت سر من اومد و جلوی جمعیت ایستاد و یه نگاه به من یه نگاه به این اقایون گفتن : عزیزای دل لال میشید یا نه ؟؟( که خب براشون توضیح دادن که صداتون خیلی بلنده و یواشتر لطفا بقیه معذب هستن)

حالا هر ایستگاهی دو سه نفر میرن و دوسه نفر هم میان و هر بار یه مبصر دارن که تا صدای کسی میره بالا میگه هیسسسسسس پیسسسسس  یا یکیشون تا میاد حرف بزنه اون یکی یه نگاه به سمت من میکنه و میگه هیسسسس پیسسسس و اینگونه بود که امروز هم یه جمعیو زخمی کردم :))

  • نگین ...

نظرات  (۷)

شدین قلدر قطار  D:
پاسخ:
ای بابا :)))
  • ماهی کوچولو
  • :))))
    من تو قطار اگه از سر صدام شاکی نشه کسی شاکی نمیشم من خصوصا وقتی با ذوستامم :)))))) ولی اگه یکی بیاد تذکر بده چشم الکی میگیم فقط :)))) 
    پاسخ:
    ببین سروصدا انواع داره :)))
    حالا نمیدونم تو از کدوم نوعشی 
    منم همیشه ادما رو مخم نیستن که گاهی اوقات واقعا اذیت کننده س صدای بلندشون وگرنه اونقدام سوسول نیستم :)))
    یه مسئله ی دیگه تک بعدی بودن منه که وقتی سروصداس نمیتونم کاری که نیاز به تمرکز داره انجام بدم :))) اونم دوتا کار همزمان
  • پوریا یارمحمدی
  • . !!! jaleb bood
    shans khorafas
  • بلاگر کبیر ^_^
  • :)
    پاسخ:
    :)
  • آقاگل ‌‌
  • :))
    بنویسید وی از زخمی کننده گان طبیعت بود.

    پاسخ:
    چشم چشم :)))

     همه ی لذت کار ماها اینه ک وقتی کارمون تموم شده یا میخوایم بریم ایستگاه واسه کار و با قطار رزرو میریم بشینیم صحبت کنیم و کلی از کار همدیگه سر در بیاریم ک شما مانع همکارای من شدین

    خخخخخخخخخخ

    پاسخ:
    :|

     راستی

     سلام

     به سلامتی امتحان خوب بود؟

     خوش به حالت ک داری ارشدتو میگیری خانم


    پاسخ:
    سلام ممنون

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">