زندگی ِ الکترونیک
شاید زندگی الکترونیک ما زمانی خیلی جدی تر شد که دولت هم الکترونیک شد ! حالا ما اونقدر درگیر این زندگی ماشینی و سریع شدیم که خودمونم نمیفهمیم از چه چیزهایی دور شدیم !
خیلی قبل ترا ارشیو خاطراتمون تو دفتر بود و یا عکسای سیاه سفید. چند وقتی گذشت و چشممون کم کم روی دنیای رنگی بار شد و آلبوم های مختلف اومد و با ورق زدنشون خاطرات رو زندگی میکردیم .
خیلی زود همه چی رنگ باخت . سی دی فلاپی فلش مموری ها اومدن و حاالا صفحات مجازی جای همه چیز رو گرفته ! و من میگم خاطرات مون هم ازمون گرفته شد. خاطراتی که به راحتی و با تاچ یک دکمه حذف میشن و یا جای خودشونو به خاطرات جدیدی میدن که شاید هیچ وقت برامون لذت بخش و دل انگیز نباشه !
حالا من تو این هرج ومرج ِ قرن ۲۱ خاطرات البومی ساختم و ذخیره کردم و باخون دلی ازشون مراقبت کردم ! خاطراتی که هر شاتشون کلی حرف برای گفتن داره !
۵۲ ساعت از اومدنم به خونه میگذره و بالاخره چمدون ها ومشماها جمع شد و اتاق تکونی حسابی صورت گرفت و با انتقال پنج تا کارتون به زیر زمین و جاروی کف اتاق این پروسه به اتمام رسید . توی راند دوم زندگی ِ امسالم فصل اولش تموم شد ! و حالا باید دستی بکشم به سر و روی فصل دوم! یا همون زندگی ِ الکترونیک ِ قرن ِ 21 !
9 ماه رو من هیچ گونه ارشیو مرتبی از اطلاعات , داده ها و خاطراتم ندارم و همه چیز پریشان و معلق توی هارد و سی دی ها و لپ تاپ پراکنده ست و همچنان که روی تختم نشستم و دارم با حس ِ تعلقی قوی اتاق ِ ابی و تمیزم نگاه میکنم ته ِ دلم میگم کاش زندگی مون هم فولدر فولدرو مرتب بود و یا همینطور که برای مرتب کردن خاطراتمون و فولدر های لپتاپ و هارد و داده هامون تلاش میکنیم برا زندگی و سامون دادنش هم تلاش کنیم !
+ حالا از امروز فصل دوم از راند ِ دوم زندگیم شروع میشه , کانتکت ها , اکانت ها , ایمیل ها , وبلاگ , ادم ها , عکس ها , فیلم ها , خاطرات و داده ها همه چیز غربال میشن. باشد همینطور منظم و طبق برنامه بتونم تمام کارهای مدنظرم رو انجام بدم ! اتفاقای خوبی در راهه , مطمئنم! :)
- ۹۵/۰۴/۱۳