بعد از ابر ...

در آغوشــ آسمان رازیستـــــــــــ

بایگانی

Dont say people of themselve

يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ


آدم ها دیگر شبیه خودشان نیستند . خیلی خیلی وقت است که دیگر شبیه هیچی نیستند .

تایم های طولانی میگذاریم در بدترین شرایط  ِدسترسی  تا حرف بزنیم و جهات پنهان هم دیگر را پیدا کنیم .از نظرمان این جالب ترین کار دنیاست .اما همین که کمی میدان بازتر میشود و همین که یک فرد خیلی دووور , خیلی نزدیک میشود, فراموش میکنیم تمام وقت هایی که گذاشتیم ,تمام چیزهایی که ارزو داشتیم ,مثلا بغل کردنش مثلا دیدنش مثلا حرف زدنش مثلا اینکه چقدر شخصیتش جالب بود .

 همه چیز را به دست باد میسپاریم. حالا که میشود توی یک ثانیه حالش را بپرسیم و یک ثانیه ای جواب بدهد "خوب نیستم "یک هفته میگذرد و نمیفهمیم مریض بوده بیمارستان بوده تهی بوده . چون درست همان لحظه ها صفحه را رفرش میکردیم در انتظار کامنت یک ماه پیشی که برای فردی جدید و جالب داده که ایم چند وقت دیگر پاسخ بدهد و کامنت بیاید " خوب نیستم " .

همه چیز عوض شده  ,دیگر شبیه دوست ِ خوب ِ قصه ها نیستیم . حالا او در چند قدمی ما . وما میرویم سراغ نفرات بعدی تا نقشه های جدید بکشیم توی رویاها  تا تبدیل به واقعیت . تا او را هم یک جاهایی رها کنیم . برویم منتظر نفر ِ جالب ِ بعدی  و کامنت بعدش و هماینطور وقتمان را با آب توی جوب سر بدیم برود ...

او که هیچ ! خودمان و رویاهایمان را هم نمیفهمیم و نمیشناسیم !! و فقط دهان پر میکنیم از حرف های روشنفکرانه.

ما نسل نفهمیدن ها,  نپذیرفتن ها, از دروغ تا واقعیت ها, شعار ها ,سوتفاهم ها و ژست های جدید و عجیب ,کی میخواهیم یاد بگیریم باید شبیه خودمان باشیم, شبیه حرف هایمان باشیم  نه  فقط ادای شازده کوچولوی قصه ها ...؟



@yadban:pic



نظرات  (۱۲)

حرفی ندارم 
پاسخ:
:)
  • محسن رحمانی
  • دنیا خیلی تغییر کرده
    پاسخ:
    بله 
    عاشق طرز تفکر آدم ها نشوید,
    آدم ها زیبا حرف میزنند اما زیبا زندگی نمی کنند.
    رومن پلانسکی
    پاسخ:
    بله درسته !
    واقعاً دیگه هیشکی شبیه خودش نیست.
    پاسخ:
    هوم
    باوشه

    از اونجایی ک نوشته هات قبول دارم موافقم باهات
    باید برود سراغ دیگری
    همچین ادمهایی آدم نیستند..حیوان اند
    ببخشید ولی خاک توسرشان کنند
    حیف وقت که برای این مردها گذاشته شود
    فکر کنم این خانوم عزیز تا الان هیولایی را در قالب بره دیده
    بهتره که شیشه مر هیولا را بشکند
    و بره ای واقعی یابد
    پاسخ:
    من که سر در نیاوردم از حرفاتون! مرد ینی چی؟ 
    من که نفهمیدم! 
    فک کنم شما همیشه برداشت های خودتون رو دارید نه جیزی که نویسنده مینویسه
  • گمـــــــشده :)
  • سلام..خوبی دوست جان؟
    پاسخ:
    سلام عزیز دل تو چطوری؟
    -__-
    پاسخ:
    (´・_・`)
    نگین! من الان این پست رو بخودم گرفتم :((

    امروز از دانشگاه اومدم خواستم زنگ بزنم بهت..ولی انقدر خسته بودم خوابم برد..وقتی بیدار شدم استرس درس گرفتم و نشستم به خوندن تا همین یک ساعت پیش...
    پاسخ:
    دیووونههههه(⊙_⊙)

    شاید دلیلش این باشه که وقتی با یکی تازه آشنا شدیم، یا تازه قراره آشنا بشیم، یا قراره کشفش کنیم... اونقدر هیجان داریم که دوس داریم یه شبه زیر و بم ِ شخصیتش رو حتی افکاری که ممکنه در آینده به ذهنش بیان رو بشناسیم... تمام ِ انرژیمون رو میذاریم تا توی همون دو سه مکالمه ی اول کشفش کنیم... وقتی این آدم کشف میشه انرژی ِ ما هم تموم شده و انرژی ای نداریم که براش صرف کنیم... یعنی دیگه اون مکالمه و صحبت کردن با اون فرد برامون هیجانی به همراه نداره به همین دلیل تمایل پیدا میکنیم به فرد ِ جدید، کشف ِ جدید، هیجان ِ جدید...
    ما با این جو زدگیمون گند ِ همه چی رو در میاریم...
    پاسخ:
    ما ادمای جو گیر روشن فکر
    :(

    پاسخ:
    :)
  • اقای روانی
  • متن جالبی بود...متاسفانه دوستی ها خرابه...

    پاسخ:
    بیشتر وحشتناک بود !!
    شاید زیادی خسته ایم حتی از خودمونم خسته ایم. کلا آدمای رو فرمی نیستیم 
    پاسخ:
    اره ! شاید ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">