give your all to me and give my all to you...
اینکه استاد" ق" عقیده داره نسل ما ها نسل نیست و فقط نسل خودشون نسله ! تا یه جاهایی حق داره. عقیده ی بعدیش اینه که ما بی نظم هستیم !! اما من میگم چون همیشه خسته ایم بی نظمی درونمون بوجود میاد ! حالا این خستگی ناشی از کلاس های صبح تا شب و هر روز ِ هفته س ! یه بخش عظیمیش بخاطر کار های یدی و استفاده از جسممون وفیزیک بدنمونه علاوه بر فکر و روح و روانمون ! (چون اموزش کشورمون این رو جا ننداخته هیچ موقع) و یه بخشیش فشار هایی که ناشی ازین فعالیت ها بهمون میاد و کاری از دستمون برنمیاد اونوقته که تمام کائنات دست بدست هم میدن که دلتنگی برای خونه هم برای دفه های اول ظهور پیدا کنه ! و میون خوشی های هر روزه که بخاطر فشار های فکری بدنی ذهنی خودمون برا خودمون به وجود میاریم و ممکنه بر خلاف ممکن همه فک کنن بابا این هنریا چقده سرخوشن!! روزهایی هست که یادت میره یه لپ تاپ داری و خوشی ای به نام وبلاگ ونوشتن! و یک دوربین حرفه ای توی فایل دوم و علاقه ای به اون . ممکنه فراموش کنی تختی توی اتاقته برای خواب و کلی غذاهای خوشمزه و لذیذ داری برا خوردن و کلی کافه های دنج برای رفتن !
فقط و فقط خورشید و ماه و فواره های وسط دانشگاه رو میبینی .به سلف سلام میکنی و موقع رفتن به خوابگاه که حالا ستاره ها چشمک میزنن خدافظی میکنی و میشینی توی سرویس اهنگ all of me رو پلی میکنی و به نور خونه ها که حالا مثل گلوله های نوری هستن خیره میشی و با اهنگ تکرار میکنی :give your all to me and give my all to you
اما بازم هیچی یادت نمیاد و هیچی دلت نمیخواد و تمام فکر و دغدغه ت بدون اینکه بخوای درسا و پروژه ها و ژوژمان هاست ! نه نهار فانتزی شب و عشق نداشته و کافه های شلوغ توی پاییز و رفتن زیر بارون !!
اما یه روزهایی هم هست که بهش میگن بعداز ظهر پنج شنبه ! دوستتو از خونه ش میکشی خوابگاه با هم خیابونارو با وجود پا درد و خستگی و بی خوابی متر میکنی ،بستنی لیس میزنی فیلم میبینی و غذاهای خوشمزه میپزین و میخورین و اونقدر میخندین اونقدر میخندین و میخندین که دلدرد میشین و تمام خستگی ها و بی خوابی ها رو یادتون میره
! اونجاست که فراموش میکنی علایم سرماخورگی داری وبی توجه نهار میپزی, سیبزمینی سرخ میکنی , اتاق رو جارو میزنی , نارنگی موخوری , برای دوستت لالایی میخونی ,فیبر تخت رو عوض میکنی ,ملحفه جدید میکشی روی تشک , ظرف هارو میشوری و چایی میزاری تا با نبات بخوری و اینطوریه که نم بارون میزنه و حالا خیلی خوب میتونی اومدن پاییز رو با تمام وجود حس کنی , فین فین کنان دستتو بکنی تو جیپ ژاکت آبیت, صورتتو بگیری جلوی بخار چایی و بخونی:
give your all to me and give my all to you ...
اینطوری شاید شنبه ی خوبی در انتظارت باشه ,کمتر به کلاسای طاقت فرسات که تو هفته باعث میشد چند باز بگی کم اوردم فکر کنی ..
دم ...
بازدم ....
+بعدا نوشت : الهامم .. تسلی ت
- ۹۴/۰۸/۰۸