بعد از ابر ...

در آغوشــ آسمان رازیستـــــــــــ

بایگانی

give your all to me and give my all to you...

جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۳۴ ب.ظ


اینکه استاد" ق" عقیده داره نسل ما ها نسل نیست و فقط نسل خودشون نسله !  تا یه جاهایی حق داره.  عقیده ی بعدیش اینه که ما بی نظم هستیم !! اما من میگم چون همیشه خسته ایم بی نظمی درونمون بوجود میاد ! حالا این خستگی ناشی از کلاس های صبح تا شب  و هر روز ِ هفته س ! یه بخش عظیمیش بخاطر کار های یدی و استفاده از جسممون وفیزیک بدنمونه علاوه بر فکر و روح و روانمون ! (چون اموزش کشورمون این رو جا ننداخته هیچ موقع) و یه بخشیش فشار هایی که ناشی ازین فعالیت ها بهمون میاد و کاری از دستمون برنمیاد اونوقته که تمام کائنات دست بدست هم میدن که دلتنگی برای خونه هم برای دفه های اول ظهور پیدا کنه ! و میون خوشی های هر روزه که بخاطر فشار های فکری بدنی ذهنی خودمون برا خودمون به وجود میاریم و ممکنه بر خلاف ممکن همه فک کنن بابا این هنریا چقده سرخوشن!! روزهایی هست که یادت میره یه لپ تاپ داری و خوشی ای به نام وبلاگ ونوشتن! و یک دوربین حرفه ای توی فایل دوم و علاقه ای به اون  . ممکنه فراموش کنی تختی توی اتاقته برای خواب و کلی غذاهای خوشمزه و لذیذ داری برا خوردن و کلی کافه های دنج برای رفتن !

فقط و فقط خورشید و ماه و فواره های وسط دانشگاه رو میبینی .به سلف سلام میکنی و موقع رفتن به خوابگاه که حالا ستاره ها چشمک میزنن خدافظی میکنی و میشینی توی سرویس اهنگ all of me  رو پلی میکنی و به نور  خونه ها که حالا مثل گلوله های نوری هستن خیره میشی و با اهنگ تکرار میکنی :give your all to me and give my all to you

 اما بازم هیچی یادت نمیاد و هیچی دلت نمیخواد و تمام فکر و دغدغه ت بدون اینکه بخوای درسا و پروژه ها و ژوژمان هاست ! نه نهار فانتزی شب و  عشق نداشته و کافه  های شلوغ توی پاییز  و رفتن زیر بارون !!

اما یه روزهایی هم هست که بهش میگن بعداز ظهر پنج شنبه ! دوستتو از خونه ش میکشی خوابگاه با هم خیابونارو با وجود پا درد و خستگی و بی خوابی متر  میکنی  ،بستنی لیس میزنی فیلم میبینی و غذاهای خوشمزه میپزین و میخورین و اونقدر میخندین اونقدر میخندین و میخندین که  دلدرد میشین  و تمام خستگی ها و بی خوابی ها رو یادتون میره

! اونجاست که فراموش میکنی علایم سرماخورگی داری وبی توجه نهار میپزی, سیبزمینی سرخ میکنی , اتاق رو جارو میزنی ,  نارنگی موخوری , برای دوستت لالایی میخونی ,فیبر تخت رو عوض میکنی ,ملحفه جدید میکشی روی تشک , ظرف هارو میشوری و چایی میزاری تا با نبات بخوری و اینطوریه که نم بارون میزنه و حالا خیلی خوب میتونی اومدن پاییز رو با تمام وجود حس کنی , فین فین کنان دستتو بکنی تو جیپ ژاکت آبیت, صورتتو بگیری جلوی بخار چایی و بخونی:

give your all to me and give my all to you ...

اینطوری شاید شنبه ی خوبی در انتظارت باشه ,کمتر به کلاسای طاقت فرسات که تو هفته باعث میشد چند باز بگی کم اوردم فکر کنی ..

دم ...

بازدم ....





+بعدا نوشت : الهامم .. تسلی ت


  • نگین ...

نظرات  (۱۷)

خو نمی شه تعداد واحدها رو کمتر برداری که اینقدر بهت فشار نیاز از نظر جسمی عزیز؟
پاسخ:
ببین من واحد هام اصلا زیاد نیست !! اما رشته م سنگینه !!  من تنها تو یه درس سه واحدی کارگاهی دارم درسهای مهندسی مواد و مکانیک  شیمی رو میخونم !!! ینی واقعا این ظلمه ! اگر انقدر مطلب وجود داره چرا انقد واحدش کمه؟ اگر نیس چرا انقد سنگینه؟؟
 همش تو سه واحد من باید تمام درس مهندسی مواد و... بخونم؟؟؟ از طرفی برنامه ریزی دانشگاه به قدری بد بود ما کل هفته رو کلاس داریم و هیچ تایمی برا استراحت نداریم . من اصلا نمیتونم برم خونه !!!!
این که میگم فراموش میکنم من لپ تاپ دارم تخت دارم غذا و میوه دارم زندگی دارم واقعا راسته و هیچ اغراقی نیست !! واقعا انقدر ذهن و جسمم درگیره از همه چی فراموشم میشه و انگار یه ربات هستم صیح زود تا شب کلاسم و روز بعدم از همون شب قبلش و بی خوابی هاش شروع میشه و من وقتی به سه شنبه میرسم با تمام وجود و از ته دل این جکله رو میگم و اشکم در میاد : دیگه کم اوردم ... خسته شدم ...
گاهی واقعا اشگم برا یساعت خواب در میره ...
ااماااا بازم دووم میارم و .... و میرم جلو انتخاب خودمه ریسک کردم برای رسیدن بهش 
اما حرف من اینه چررااا و چرا اموزش ما انقدر پوکیده؟؟؟
ببین ماها ( رشته من و رشته های انشگاه من ) انقدر فشار جسمی هم حتا روشونه گاهی تو سرویس انقدر میخندن و پر انرژی حرف میزدنن و داد میزن و.... اونم ساعت 8 شب در حالتی که از صبح کلاس داشتن اونم کلاسای تایم بالا بعد ملت فک میکنن ما خیلی خوشیم اما نمیدونن این یه جوری تخلیه ی خودمونه و ما الان یک جنازه ی متحرک هستیم ....
  • آناهــیــ ـــتا
  • وای نگین.... 
    چقدر این حسا شبیه حس های پارسال اینموقه من بود..
    البته منهای قضایای خوابگاه که من هیچوقت تجربه شو نداشتم, اما اینکه انقدر غرق درس و کار بشی و دلت بخواد زندگی کنی و وقت نباشه... اینو خیلی فهمیدم..
    چقدر اون روزا به نظرم دور میاد.. چقدر دغدغه های اون زمانام به نظرم عجیبه.. و چقدر عجیبه که زندگی همیشه اینطوره. وقتی توی یه موضوعی هستی فک می کنی وااای چقدر مهمه اما وقتی تموم میشه و بعدها تو ذهنت بهش فلش بک می زنی فک می کنی وای.. من واسه این حرص خوردم؟ من به این خندیدم و با این گریه کردم؟ خیلی بامزه س نه؟ :)

    +منم این آهنگو خیلی دوووست دارم, مخصوصا اونی که هریسون کریگ کاور کرده. این.
    http://redmp3.cc/17230157/harrison-craig-all-of-me.html
    پاسخ:
    عزیزم :)
    ببین آنا این حسا میدون دیر یا زود تموم میشه این  و همین خود ِ من ! میگه دلتنگ همین روزام!
    اما گاهی واقعا فشار خیلی بده !!! و داغون کننده س 
    و باز خب میگم که حتا این فشار ها هم دوست داشتنیه !!!

    عاشق اهنگم!!!

    هلو  عه ادل رو گوش کردی؟؟
    خدا قوت دلاور ;)
    پاسخ:
    ممنونم:)
    من ترانه ی هلو ادل رو امروز شنیدم :))
    روزات مثل پنچ شنبه دلچسب و پر انرژی :*
    + از اون لحظه ای که تو اینستاش دیدم غم رو دلم نشسته ، الهاام :((
    پاسخ:
    خوب بود ولی چقدر بدبخت بود :)))
    ممنونم

    +خدا بیامرزش
    شما خستگی مفرط بکش، بعد بیا پستش کن، ما بخونیم کیف کنیم! :)))
    پاسخ:
    :|
    بگم؟؟؟ بگم؟؟؟؟
    ممنون واقعا !!
  • محسن رحمانی
  • کلا دانشگاه همینطوره بایدتحمل کردتا بهش عادت کنی.

    پاسخ:
    :)
  • گمـــــــشده :)
  • عکست خیلی قشنگه دخترم...عالیه...علی..
    الهام خیلی متاثرم کرد. خدا پدرشو بیامرزه...به خانواده اش صبرررررر بده...
    پاسخ:
    خدا صبر بده بهشون 
    خب همشو با صدای خودت شنیدم عجقم :دی

    وای من بی تابم واسه دیدن دوربینت :))))
    یه چمدون لباس بردارم پاشم بیام اونجا :دی

    +عکس خیلی خوشگله ؛ )

    تسلیت به الهام...
    پاسخ:
    صدای گرفته و تو دماغی با فین فین؟ :)))

    خبالا شلوغش نکن ابروریزی نشه :))) 


    ممنونم :)



    تسلیت
    خدا قوت پهلوون.
    درکت میکنم واقعا سخت و خسته کننده ست.ولی برای دلداری دادن خودت به این فکر کن که به زودی دانشگاهت تموم میشه و این روزها میشن بهترین خاطره هات:)
    پاسخ:
    ممنونم. تو منو میفهمی چون کلاسای توهم فشرده س...


    ارررههه
    دمت پیز:)
    پاسخ:
    :)
    بعد منم هستم که از زور ِ بیکاری میشینم غصه میخورم و دلم شلوغی ِ تو رو میخواد :دی
    پاسخ:
    نه نه تعادل چیز بهتریه :)))
  • عاشق بارون...
  • نمیدونم چرا دوست دارم یه روزِ خوابگاه رو تجربه کنم! :)
    پاسخ:
    :) حتما تجربه میکنی:)
  • نیمه سیب سقراطی
  • زیر بار 9 واحد ناقابل دارم له میشم نگین :((
    والا کارشناسی 20 تا 20 برمیداشتیم اصلا حالیمون نمیشد !
    خوابگاه ولی عالیه ... کمی آدمو شارژ میکنه واسه شروع یه شنبه ی جدید سخت دیگه :)
    بیا قوی باشیم :)
    پاسخ:
    بیا قوی باشیم :)
    سلام
    یا تموم این ها من با استادتون موافقم
    نسل شما نسل نیست خخخ
    مگه نسل قبل از شما چیکار میکردن
    برین یادبگیرین تقسیم انرژیشون و قتشون دیگه
    به هرحال بخشی از ستیها باعلاقه و بخشیش با برنامه ریزی میره
    ضمن این که نوش جانتون بعاه
    اینجوری هم حال میده
    پاسخ:
    هه هه هه
    تسلیت میگم الهام خانوم
    توکل کنید و امید
    پاسخ:
    :)
    خسته م شد :|
    گشنه م شد :/

    عکست خیلی قشنگِ ^__^


    + تسلیت... :(
    پاسخ:
    ممنون عزیزم :)

    خوبی؟
    دنبال میشید بانو
    پاسخ:
    سپاس

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">