بعد از ابر ...

در آغوشــ آسمان رازیستـــــــــــ

بایگانی

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

اشفتگی های شبونه..

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۱ ق.ظ
در این آشفته بازار سردی... دراین بیست و دومین روز پاییز در این دلتنگی های گاه وبیگاه در این نم باران و رقص برگ ها روی زمین! حالم خوب است..! در این آشفته بازار فکر و دلمشغولی و درگیری... در این جور زمان حالم خوب است  خوب خوب !سلام میرساند آری× به قول مرحوم پناهی دست ها را زیر سر گذاشته ام کرکره را پایین و رویش نوشته ام تعطیل است دراز کشیده ام و در بی خیالی تمام خیال های دنیا سوت میزنم آری به حرف های پناهی گوش داده ام و سوت میزنم.. دراین آشفته بازار سردی زیر قولم زده ام! وآن شب زیبای پاییز را نیامدم! آن شب من بودم و کسی شبیه من! که هر دو غرق بودیم در نمیدانم چه! نمیدانم من او بودم یا او با من یا هردو شبیه هم بودیم آن شب او مرا تحمل کرد یا من او را حالم خوب است کمی تا قسمتی عالی! در این آشفته بازار سردی من کلبه ام را گرم نگه میدارم که مبادا محکوم شوم! در این آشفته بازار رنگارنگ دلم یک او میخواهد! یک باران! یک خیابان! و من غرق در او شوم.... حالم خوب است در این غوغای بی خیالی! حالم سلام میرساند در این آشفته بازار سردی... 

  • نگین ...